کد مطلب:180039
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:244
گفتار قاطع و قهرمانانه ی امام سجاد به یزید
امام سجاد علیه السلام در یكی از برخوردها، به یزید چنین گفت:
«ای پسر معاویه! و ای پسر هند و صخر! همواره زمام مقام نبوت و رهبری در دست پدران و اجداد من بود و قبل از آنكه تو به وجود آیی، جدم علی بن ابیطالب علیه السلام در جنگهای بدر، احد و احزاب پرچمدار پرچم رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، ولی پرچم كفر در این جنگها در دست پدرت و جدت بود...
ویلك یا یزید انك لو تدری ماذا صنعت؟ و ما الذی ارتكبت من ابی و اهل بیتی و اخی و عمومتی، اذاً لهربت فی الجبال، و افترشت الرماد، و دعوت بالویل و الثبور، ان یكون رأس ابی الحسین بن فاطمة و علی، منصوباً علی باب مدینتكم و هو ودیعة رسول الله فیكم، فابشر بالخزی و الندامة غداً اذا جمع الناس:
«وای بر تو ای یزید! اگر می دانستی كه چه كرده ای؟ و نسبت به پدر و خاندان و برادر و عموهایم چه گناه بزرگی مرتكب شده ای؟ به سوی كوهها فرار می كردی و خاكستر را بستر خود قرار می دادی، و فریاد و نعره ی واویلا سر می دادی، فریاد نعره از این رو كه سر نازنین پدرم حسین علیه السلام فرزند فاطمه علیهاالسلام و فرزند علی علیه السلام را بر فراز دروازه ی شام نصب نموده ای، با اینكه او امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان شماست.
[ صفحه 40]
ای یزید! رسوایی و پشیمانی فردای قیامت بر تو بشارت باد. در آن هنگام كه مردم برای حساب و كتاب قیامت، به گرد هم می آیند.»
در این هنگام، دو شعر زیر را خطاب به یزید خواند:
ماذا تقولون اذ قال النبی لكم
ماذا فعلتم و انتم آخر الامم
بعترتی و باهلی عند مفتقدی
منهم اساری و منهم ضر جوابدم:
«شما در پاسخ پیامبر صلی الله علیه و آله چه می گویید، آنگاه كه به شما بفرماید: با اینكه از آخرین امتها هستید، به عترت و خاندانم در غیاب من چه ظلمها كردید؛ بعضی را اسیر و بعضی را آغشته به خون نمودید؟!» [1] .
[1] همان مدرك.